باور

بهنام صفوی


دوباره باورت کردم مثه خون تو رگام بودی
می دونستم یه روز میری ولی نه به همین زودی
همین مدت کوتاهم یه آرامش خوبی داشت
دروغات مثل اون وقتا بازم رو من اثر می ذاشت

تو دیگه رفتی از اینجا اگرچه زود اگرچه دیر
خوشم با عطر یاد تو تو این اتاقک دلگیر
منم میرم از این خونه می خوام از خاطرت دور شم
ولی انگار نمی تونم یه کاری کن که مجبور شم

تو می تونی یه کاری کن نذار دل از تو بیزار شه
یه کاری کن که عاقل شه دیگه از خواب بیدار شه
نذار این احساس من به غمت عادت کنه
هرجا عاشق می بینه به اون حسادت کنه

تو دیگه رفتی از اینجا اگرچه زود اگرچه دیر
خوشم با عطر یاد تو تو این اتاقک دلگیر
منم میرم از این خونه می خوام از خاطرت دور شم
ولی انگار نمی تونم یه کاری کن که مجبور شم